برای همین وقتی کتاب« درخت بخشنده» شل سیلور استاین را می خوانیم گریهمان میگیرد. این کتاب درباره درختی است که با میوه شاخه و حتی کندهاش باعث شادی پسر کوچکی میشود.
یا کتاب «بارون درخت نشین » ایتالو کالوینو را که میخوانیم خوشمان میآید، چون بارون که بر اثر اتفاقی بالای درخت رفته، دیگر تا پایان عمر پایش را روی زمین نمیگذارد.
افسانه «درخت خرما و بزی» هم هست که محمدهادی محمدی باز آفرینی کرده و نشر چیستا منتشر کرده است و در واقع باز آفرینی کهنترین افسانهی منظوم ایرانی، «درخت آسوریک» است که پیشینهی آن به ۲۵۰۰ سال پیش میرسد. میگویند که اصل افسانه به زبان پهلوی اشکانی بوده و سپس در دوره ساسانی به زبان پهلوی ساسانی به نظم درآمده است. «افسانهی درخت خرما و بزی» داستان فخرفروشی درخت خرما (گیاه) و بزی (جانور) است که کَل میاندازند و هریک در نوبت خود، سودمندیهایشان را برای انسان میگویند. سرانجام بز، درخت خرما را به دلیل اینکه ایستاده مسخره میکند و خود را چون حرکت دارد و ورجه وورجه میکند، برتر از آن میداند.
کتاب زیبایی هم هست به نام «درخت زیبای من» که ژوزه مائوره واسکنسیلوس نوشته و گفتهاند یکی از زیباترین آثاری است که درباره کودکی و دنیای آن نوشته شده است داستان این کتاب درباره پسربچه کوچک و سرگرم کنندهای است که در برزیل و در خانواده ای فقیر و پرجمعیت زندگی میکند.رؤیایی و خیال پرداز است و بسیار بازیگوش. او بدترین بازیها را سر برادران وخواهرانش و مردم محله در می آورد. او بارها در سراسر داستان تنبیه می شود و شما را با اندوه کودکانه اش سهیم میکند.
و یا کتاب شعر «نوجوانی درخت کاج» که غلامرضا بکتاش، شاعر کودک و نوجوان آن را سروده و سروش منتشر کرده است و کتاب «درخت مثل دختر» که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ میشود.
حتماً کتابهای دیگری هم هستند که در حافظه ما نیستند و یا آنها را نخواندهایم، اما شما نام این کتابهای درختی را میدانید و البته میتوانید آنها را به ما و بقیه دوچرخهایها معرفی کنید و همه را در لذت خواندنشان شریک کنید.